حق نداریم به دلیل تحریم بگوییم راه بسته است | مسؤولان شب و روز تلاش کنند
به گزارش گروه سیاسی خبرگزای رسا، حضرت آیت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق خود در ادامه سلسله مباحث شرح نهج البلاغه حضرت امیرعلیه السلام به شرح هشتاد و پنچمین کلمه از مجموعه کلمات قصار نهج البلاغه پرداخت و بیان داشت: در کلمه 85 که جزء وصایای آن حضرت به فرزندش امام مجتبی(سلام الله علیه) است، فرمود: «الْفَقِیهُ كُلُّ الْفَقِیهِ مَنْ لَمْ یقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لَمْ یؤْیسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ لَمْ یؤْمِنْهُمْ مِنْ مَكْرِ اللَّهِ»؛ فقیه کسی است که از یک سو جامع علم و عمل باشد و از سوی دیگر جامع حکمت نظر و حکمت عمل باشد. در واقع عالم کامل، کسی است که جامع بین معقول، مشهود و منقول باشد؛ یعنی بین علوم نقلی، فلسفه، کلام، عرفان و شهود، جمع سالم کرده باشد و در حالی که لحظهای از شریعت بیرون نرفته، مشهودات و آنچه را که اصحاب خاص حضرت میدیدند را هم ببیند.
وی خاطرنشان کرد: فقیه کامل نیز کسی است که هرگز شخص یا جامعهای را ناامید نکند، فرمود: «الْفَقِیهُ كُلُّ الْفَقِیهِ» چون فقه تنها به فهمیدن این احکام پنجگانه نیست، فقیه کامل کسی است که جامعه را امیدوار کند و از ناامیدی نجات دهد؛ سرّش آن است که کل جهان با امید زنده است، چیزی که حاکم کل جهان باشد و رهبری کل جهان را بر عهده داشته باشد و از او بوی ناامیدی بیاید در عالم نیست! چراکه نقشه عالم به دست «رحمان» است و «رحمان» مقابل ندارد بلکه این رحیم است که مقابل دارد و در قبالش منتقم است. کل عالم را رحمان دارد اداره میکند ﴿الرَّحْمنُ ٭ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ٭ خَلَقَ الْإِنسَانَ ٭ عَلَّمَهُ الْبَیانَ﴾
حضرت آیت الله جوادی آملی تصریح کرد: ﴿اَلرَّحْمنُ﴾ معادل الله است، این اسم اعظم است، لذا شما در کتابهای ادبی ملاحظه می کنید شواهدی که میآورند چه از قرآن و چه از روایات، ﴿اَلرَّحْمنُ﴾ را هرگز صفت چیزی قرار نمیدهند و این واژه همیشه موصوف است، ﴿اَلرَّحْمنُ﴾ مثل الله همیشه موصوف است ﴿قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَانَ أَیاً مَا تَدْعُوا فَلَهُ الأسْماءُ الْحُسْنَی﴾ الله هرگز صفت چیزی قرار نمیگیرد، یا مبتداست یا خبر است ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ﴾، ﴿اَلرَّحْمنُ﴾ هم یا مبتداست یا خبر است و هر گز صفت برای چیزی قرار نمیگیرد، آنچه که صفت قرار میگیرد رحیم است که مقابلی دارد به نام منتقم وگرنه کل نقشه عالم را ﴿اَلرَّحْمنُ﴾ دارد اداره میکند.
وی اضافه کرد: لذا هیچ کس در هیچ مقطع حق ناامیدی ندارد و اگر کسی ناامید باشد معنایش این نیست که دیگر کسی نیست که مشکل مرا حل کند، این است که میگویند یأس از رحمت خدا کفر است؛ (لا ییأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ)، چرا کفر است؟ برای اینکه معنایش این است که دیگر کسی نیست که مشکل مرا حل کند.
حضرت آیت الله جوادی آملی تاکید کرد: یک وقت است کسی میگوید من آن لیاقت را ندارم، یک مطلبی دیگر است اما اگر یأس او به این آیس باشد به این معنا که دیگر در این عالم کسی نیست که مشکل مرا حل کند این میشود کفر، در حالی که انسان در تمام موارد و در تمام حالات میتواند بگوید خدایا مشکل مرا تو حل میکنی.
وی خاطرنشان کرد: مستحضرید که این فقه یک فقه اصطلاحی است که ما در حوزهها مشغول آن هستیم اما فقه در قرآن و روایات آن معنای جامع را دارد که ﴿لِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیهِمْ﴾؛ غرض این است که حضرت فرمود: «اَلْفَقِیهُ كُلُّ الْفَقِیهِ مَنْ لَمْ یقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ»، حالا دهها تحریم علیه ما باشد، درِ رحمت الهی که تحریم نیست، کار هم به دست اوست، منتها ما یک وظیفهای داریم که کوتاهی نکنیم، مسئولین ما موظفاند شب و روز تلاش کنند و در خدمت مردم باشند این مطلب درستی است اما حق نداریم بگوییم راه بسته است چون فلان شخص یا فلان کشور ما را تحریم کرده، چون در رحمت الهی همواره به روی ما باز است.
حضرت آیت الله جوادی آملی تاکید کرد: پس «فهاهنا امورٌ ثلاثة»؛ یکی اینکه خودمان تا میتوانیم تلاش و کوشش کنیم، یکی اینکه بر مسئولین ما لازم است عالمانه و محققانه شب و روز تلاش و کوشش کنند، و سوم اینکه ما حق نداریم ناامید شویم و بگوییم راه بسته است چون ما به خدای ﴿اَلرَّحْمنُ﴾ مرتبط هستیم که قدرتش نامتناهی است.
وی با اشاره به ماجرای تبعید اباذر به صحرای ربذه بیان داشت: وقتی خلیفه سوم خواست اباذر(رضوان الله تعالی علیه) را از مدینه به ربذه تبعید کند دستور داد کسی حق ندارد اباذر را بدرقه کند. ولی وجود مبارک حضرت امیر و حسنین و بعضی از اصحاب اعتنایی نکرند و تا آن مرز وداع اباذر را بدرقه کردند، در آن لحظه هر کدام یک فرمایشی فرمودند. وجود مبارک حضرت امیر به اباذر فرمود، اباذر! اگر تمام روز، زمین مثل فلز مس شود که هیچ گیاهی از روی زمین نتواند بروید و هیچ قطره بارانی از فضا و هوا نبارد باز هم خدا میتواند بندهاش را روزی بدهد! اباذر عرض کرد من هم قبول دارم! این یعنی چه؟ یعنی کلید و نقشه نظام هستی به دست ﴿اَلرَّحْمنُ﴾ است و ﴿اَلرَّحْمنُ﴾ دارد عالم را اداره میکند، لذا ما هیچ حق نداریم در هیچ مرحلهای ناامید باشیم در نتیجه باید به رحمت رحمانیه الهی برگردیم.